Friday, April 25, 2003
يادم رفته بود...
بيست و هفتم فروردين، سالگرد فوت مرحوم سعيد حنايي بود.
خدا بيامرزش. شايد با اين حرفها، ازم بدتون بياد يا بترسين، ولي من سعيد حنايي (يا همون قاتل عنکبوتي مشهد) رو از دور مي شناختمش. چون بناي ماهري بود و باهاش يه مدت کار داشتيم.
خدا بيامرز هيچ خلاف کوچيکي ازش بر نمي اومد، چه برسه به آدمکشي.
نه اهل سيگار بود، که بعدا گفتن معتاد بوده.
نه جلوي زن غريبه سرش رو بلند ميکرد، که گفتن تجاوز کرده.
نمازش از اول وقت ديرتر نمي شد.
نميدونم چي شد؟...!
همون زمان هم گفتم، اگه يک وکيل ماهر و شجاع داشت، حتما تبرئه ميشد. ديگه حداقل کاري که ميشد براش انجام داد، اثبات جنون آني يا دو شخصيتي بودن بود. ولي نمي دونم چرا هيچ وکيلي جرات نکرد بياد جلو...
خلاصه خدا بيامرزش. خيلي مرد خوبي بود.
***
حالم خیلی گرفته است... از این طرف پرسپولیس به بیچارگی افتاده و داره قهرمانی رو از دست میده.(بازی استقلال و سپاهان از معدود بازیهایی بود که دلم می خواست استقلال ببره یا مساوی کنه!) از اون طرف منچستر با اون بازی فوق العاده و زیبا، حذف شد. ولی خداییش بعد از چند تا بازی تو جام جهانی، بازی منچستر و رئال از بهترین بازیهای بود که تا حالا دیده بودم. ولی حیف شد...
***
يکي از بچه ها کدهاي مخفي کردن تبليغات در بلاگ اسپات رو خواسته. من اولش دوست نداشتم که تبليغهاي بلاگ اسپات رو حذف کنيم. با خودم فکر مي کردم که از نظر اخلاقي درست نيست. ولي يک کم که فکر کردم ديدم اصلا هم کار بدي نيست. درسته که به ما امکانات مجاني ميده، ولي اين دليل نميشه که ما هم از امکانات پيشرفته استفاده نکنيم! مخصوصا که اسممون رو هم گذاشتيم ايراني!
خلاصه، اين کدها رو من از روي وبلاگ مشهديها که فکر مي کنم طراحش رضا ولينژاد هست، برداشتم. (اين هم رعايت قانون کپي رايت!)
***
اين حکايت رو شنيدين:
به يه چاه کن پول خوبي ميدن تا توي بيابون يه چاه بزنه. يکي از اون طرفا رد ميشه، بهش ميگه: اينجا که آب نداره، چرا داري چاه مي زني؟ چاه کن ميگه: اگه براي اونا آب نداره، براي من که نون داره!
حالا شده عين قضيه ي جنگ عراق. اگه اين جنگ براي هيچ عده اي فايده نداشت، ولي لااقل اين فايده رو براي گروه عظيمي از خبرنگارها، فيلمبردارها، عوامل فني و... صدا و سيما به اضافه ي چندين و چند نفر مداح و روضه خون و... داشت که راحت برن عراق، کربلا، نجف، بچرخن تو اونجا و اضافه حقوق و بدي محيط کار و حق ماموريت و... بگيرن.
معلوم نيست چند گروه خبرنگار فرستادن عراق؟!
حالا اینجاست که باید گفت: هر که دارد هوس کرب و بلا، بسم الله...!!! هرکی جرات داره، پاشه بره کربلا!!!
***
میگن عروس تعریفی، *** از کار در میاد، همینه! تا از بلاگ اسکای تعریف کردیم، تو زرد از کار در اومد. یکی می گفت هک شده. خدا رو شکر که زود هکش کردن، اگه حسابی راه میافتاد و بعد خراب میشد که آبروش رفته بود.
***
نوبت معرفي چندتا سايت جالب شد:
يک سايت آموزش آنلاين کامپيوتر به زبان فارس. البته هنوز کامل نيست و اول راهه. ولي بالاخره کار جالبيه.
و يک سايت موسيقي ايراني. آلبومها رو من سرسري نگاه کردم ولي به نظرم خيلي جالب باشه.
و يه وبلاگ خوب از يکي از دوستهاي خوبم: ستاره شب که «اسمر» توش مي نويسه. خيلي با احساس و قشنگه. من که خيلي خوشم مياد. حتما يه نگاهي بهش بندازين.
فعلا تا يه مدتي هم عکس بي عکس، تا اين عکسها برن تو آرشيو. چون وزن صفحه رو خيلي زياد کردن.
***
اين تاخيرهای چند روزه برای اين بود که با غزل تعارف ميکرديم، بعد نه من نوشتم نه اون!
اگه خدا بخواد و غزل خانوم افتخار بدن، مطلب بعدی رو ايشون زحمتش رو ميکشن. منتظر بمونين تا بعد.
بيست و هفتم فروردين، سالگرد فوت مرحوم سعيد حنايي بود.
خدا بيامرزش. شايد با اين حرفها، ازم بدتون بياد يا بترسين، ولي من سعيد حنايي (يا همون قاتل عنکبوتي مشهد) رو از دور مي شناختمش. چون بناي ماهري بود و باهاش يه مدت کار داشتيم.
خدا بيامرز هيچ خلاف کوچيکي ازش بر نمي اومد، چه برسه به آدمکشي.
نه اهل سيگار بود، که بعدا گفتن معتاد بوده.
نه جلوي زن غريبه سرش رو بلند ميکرد، که گفتن تجاوز کرده.
نمازش از اول وقت ديرتر نمي شد.
نميدونم چي شد؟...!
همون زمان هم گفتم، اگه يک وکيل ماهر و شجاع داشت، حتما تبرئه ميشد. ديگه حداقل کاري که ميشد براش انجام داد، اثبات جنون آني يا دو شخصيتي بودن بود. ولي نمي دونم چرا هيچ وکيلي جرات نکرد بياد جلو...
خلاصه خدا بيامرزش. خيلي مرد خوبي بود.
***
حالم خیلی گرفته است... از این طرف پرسپولیس به بیچارگی افتاده و داره قهرمانی رو از دست میده.(بازی استقلال و سپاهان از معدود بازیهایی بود که دلم می خواست استقلال ببره یا مساوی کنه!) از اون طرف منچستر با اون بازی فوق العاده و زیبا، حذف شد. ولی خداییش بعد از چند تا بازی تو جام جهانی، بازی منچستر و رئال از بهترین بازیهای بود که تا حالا دیده بودم. ولی حیف شد...
***
يکي از بچه ها کدهاي مخفي کردن تبليغات در بلاگ اسپات رو خواسته. من اولش دوست نداشتم که تبليغهاي بلاگ اسپات رو حذف کنيم. با خودم فکر مي کردم که از نظر اخلاقي درست نيست. ولي يک کم که فکر کردم ديدم اصلا هم کار بدي نيست. درسته که به ما امکانات مجاني ميده، ولي اين دليل نميشه که ما هم از امکانات پيشرفته استفاده نکنيم! مخصوصا که اسممون رو هم گذاشتيم ايراني!
خلاصه، اين کدها رو من از روي وبلاگ مشهديها که فکر مي کنم طراحش رضا ولينژاد هست، برداشتم. (اين هم رعايت قانون کپي رايت!)
***
اين حکايت رو شنيدين:
به يه چاه کن پول خوبي ميدن تا توي بيابون يه چاه بزنه. يکي از اون طرفا رد ميشه، بهش ميگه: اينجا که آب نداره، چرا داري چاه مي زني؟ چاه کن ميگه: اگه براي اونا آب نداره، براي من که نون داره!
حالا شده عين قضيه ي جنگ عراق. اگه اين جنگ براي هيچ عده اي فايده نداشت، ولي لااقل اين فايده رو براي گروه عظيمي از خبرنگارها، فيلمبردارها، عوامل فني و... صدا و سيما به اضافه ي چندين و چند نفر مداح و روضه خون و... داشت که راحت برن عراق، کربلا، نجف، بچرخن تو اونجا و اضافه حقوق و بدي محيط کار و حق ماموريت و... بگيرن.
معلوم نيست چند گروه خبرنگار فرستادن عراق؟!
حالا اینجاست که باید گفت: هر که دارد هوس کرب و بلا، بسم الله...!!! هرکی جرات داره، پاشه بره کربلا!!!
***
میگن عروس تعریفی، *** از کار در میاد، همینه! تا از بلاگ اسکای تعریف کردیم، تو زرد از کار در اومد. یکی می گفت هک شده. خدا رو شکر که زود هکش کردن، اگه حسابی راه میافتاد و بعد خراب میشد که آبروش رفته بود.
***
نوبت معرفي چندتا سايت جالب شد:
يک سايت آموزش آنلاين کامپيوتر به زبان فارس. البته هنوز کامل نيست و اول راهه. ولي بالاخره کار جالبيه.
و يک سايت موسيقي ايراني. آلبومها رو من سرسري نگاه کردم ولي به نظرم خيلي جالب باشه.
و يه وبلاگ خوب از يکي از دوستهاي خوبم: ستاره شب که «اسمر» توش مي نويسه. خيلي با احساس و قشنگه. من که خيلي خوشم مياد. حتما يه نگاهي بهش بندازين.
فعلا تا يه مدتي هم عکس بي عکس، تا اين عکسها برن تو آرشيو. چون وزن صفحه رو خيلي زياد کردن.
***
اين تاخيرهای چند روزه برای اين بود که با غزل تعارف ميکرديم، بعد نه من نوشتم نه اون!
اگه خدا بخواد و غزل خانوم افتخار بدن، مطلب بعدی رو ايشون زحمتش رو ميکشن. منتظر بمونين تا بعد.
لینکستان .::. .::. Admin .::. 10:24 PM
