::‌اکسير::‌Exir::اکسیر::

Exir Weblog :: وبلاگ اکسیر ::

Monday, May 10, 2004

سلام. من يه حرفي زدم و عقيده ام رو درمورد عزاداري براي امام حسين (ع) گفتم و يه سري عکس گذاشتم تو اکسير، ولي گويا به مذاق عده اي خوش نيومد. حالا ميخوام اينجا مفصل درموردش صحبت کنم.
من گفته بودم محرم و صفر ماههاي نحسي هستن و يکي بهش برخورده بود! دوست عزيز اين دو ماه نحس نيستن؟ يعني خيلي برات ماههاي مبارکي هستن که توش پيامبر(ص)، امام حسن، امام حسين، امام سجاد، امام رضا (عليهم السلام) شهيد شدن؟! اگه خيلي دوست داري اين مناسبتها رو، پس من حرفي ندارم! ولي اگه ادعاي مسلمونيت ميشه، پيامبر (ص) فرمودن:‌ «هرکس تمام شدن ماه صفر را به من مژده دهد، به او عيدي خواهم داد.» اينو چي ميگي؟
به من گفتن تو مسلمون نيست و امام حسين(ع) رو قبول نداري و داري کفر ميگي.
باشه، لازم نيست که تو مسلمون بودن يا نبودن منو بهم يادآوري کني يا معيار من تو سنجش ميزان علاقه ام به ائمه باشي. خودم ميدونم و خداي خودم، نه از تو مي ترسم نه از تو بزرگترها. تنها کسي که نظرش برام مهمه اونيه که اون بالا نشسته. تموم شد و رفت.
وقتي من هي ميگم خدا باهم قهر کرده و اين حرفا، خيلي باورت نشه و ادعات نشه که من مسلمون نيستم! رابطه ي من و خدا طوري بود که تا ميگفتم ف برام مهيا ميکرد، حالا يه مدته که داره تنبيهم مي کنه (دليلش رو هم ميدونم) و براي خواسته هام بايد بيشتر دست به دامنش بشم. وگرنه هنوز هم اون خداي منه که بيشتر از هر چيزي تو دنيا بهم نزديکه و دوستش دارم...
به نظر تو هرچه ميزان علاقه به امام حسين(ع) بيشتر باشه، بايد خودمون رو محکمتر بزنيم، پس برو خودتو از فرط علاقه به ايشون بنداز وسط اتوبان تا صد تا ماشين از روت رد بشن و حسابي زجرکش بکشي تا نهايت علاقه ات رو به امام نشون بدي!
تو اگه مسلموني، بايد اينو بهتر از من بدوني که «صدمه رسوندن به خود جزو گناههاي کبيره است.» حالا برو قمه که هيچي، شمشير تيپو سلطان رو بزن تو فرق سرت تا ارادتت رو به آقا نشون بدي!
به من گفتن که تو مطالعه نداري و از چيزي سرت در نمياد. اينو کاملا قبول دارم. من کجا و مطالعه کجا! ولي همين رو ميدونم که امام حسين(ع) وصيت کردن تا ده سال بعد از شهادتشون براشون عزاداري کنن تا مردم از ظلم آل زياد و آل مروان و بني اميه و بقيه ي حکمرانهاي اون زمان باخبر بشن و بفهمن که چه جفايي به امام کردن. حالا که ما فهميديم و زيارت عاشورا ميخونيم، پس چرا باز هم عزاداري کنيم؟
من نميگم بزنيم و بخنديم! ميگم به جاي اينکه مثل ديوونه ها تو سر و کله مون بزنيم، بشينيم فکر کنيم که چي شد که اينجوري شد. اگر هم اهل فکر کردن نيستيم، بشينيم چهار خط قرآن و دعا براي شادي روحشون و خوشنوديشون بخونيم. نه اينکه با اين مسخره بازيها بيشتر آزارشون بديم.
از طرف ديگه، هيچ آدم عاقل و با احساسي نيست که با شنيدن ظلمي که به امام شده و ياد نامرديهايي که به ايشون شده، ناراحت نشه و غصه نخوره و گريه نکنه. ما آدم هستيم و احساس داريم و با شنيدن اين چيزا گريه مون ميگيره. ولي چرا بايد عادت کنيم که تا ميگن حسين، غش کنيم، بزنيم تو سر و کله مون، زنجير بکوبيم به پشتمون و قمه بزنيم تو فرقمون؟ معني اين کارهاي بي فکر و انديشه و تامل چيه؟!
يکي گفته که تو تا حالا کربلا نرفتي و نمي توني اين چيزا رو درک کني! لازم نيست بگم که بالاترين آرزوي من اينه که برم کربلا و هميشه از خدا خواستم قبل از مکه، کربلا رو برام مهيا کنه، لازم نيست اون چيزي که تو قلبم هست رو بگم ولي اين هم دليل نميشه که هرکي بره کربلا بايد خودشو بکشه براي امام حسين(ع)!
يه چيزي هم هست، يه عده عادت کردن که با عزاداري براي امام حسين(ع) و به اين بهانه، براي بقيه ي دردهاي دلشون گريه کنن و زاري کنن! اين رو هم فراموش نکنين. يه عده هم عزاداري براشون شده محل کسب درآمد. بيان با اون صداهايي که صد رحمت به صداي انکر الاصوات، زوزه بکشن، نفس نفس بزنن، حوسين حوسين بگن و هزار ادا و اطوار ديگه دربيارن تا دستمزدهاي ميليوني به جيب بزنن!
باز هم ميگم که به نظر من حضرت علي(ع) از امام حسين(ع) مظلومتر بود، چون اونقدر تنها بود که سر تو چاه ميکرد و فرياد ميکشيد و گريه ميکرد... و از علي مظلومتر، امام حسن(ع) بود که با اون وضعيت صلح کرد و شهيد شد...
هنوز خيلي حرف دارم ولي نه خودم ميتونم الان بنويسم و نه شماها حوصله ي خوندنش رو دارين.
در آخر يه چيزي رو درگوشي بهتون بگم، سعي کنين همينجا بمونه! وقتي شيخ صفي الدين خودش رو به حکومت رسوند، ترسيد که ممکنه مردم بو ببرن که چه کاسه اي زير نيم کاسه اش هست، با يه زيرکي خاص و يه ترفند معرکه، دوباره مذهب رو براي پوشوندن کارها علم کرد.
اين اسلام الان ما، اسلاميه که شيخ صفي الدين درست کرد و بعدش صفويه ادامه دادن. محض تنوع هم شده يه سر برين اردبيل، بقعه ي شيخ صفي الدين رو ببينين. نه به اون خرقه ي کنده پاره و ژنده اي که ميگن شيخ صفي مي پوشيده، نه به اون کاخ و تالار و بنايي که مثل قصر مي مونه!
همين. عرض ديگه اي نيست. خيلي خوشحال ميشم که گهگاه يه حرفايي ميزنم که باعث ميشه شما عکس العمل نشون بدين و با من حرف جدي بزنين. باز هم اگه کسي حرفي داشت، درخدمتم. خوش باشين و التماس دعا

 

لینکستان .::. .::. Admin .::. 12:25 PM