::‌اکسير::‌Exir::اکسیر::

Exir Weblog :: وبلاگ اکسیر ::

Tuesday, November 29, 2005

سلام. ایشالا که خوبین.
برنامه نمایشگاه هم مثل بقیه کارهامون مونده برای دقیقه نود ولی دست بچه ها درد نکنه که جور ما پیرمردها رو هم می کشن و دارن سخت کار می کنن. خیلی برنامه ها داریم براش، مثلا مسابقه وبلاگ های برتر با جایزه های عالی یا مثلا عکس هایی که در وبلاگها گذاشته شده بودن رو به صورت نمایشگاه درآوردن که خیلی جالبه و یا کارگاه های آموزشی که از ابتدایی ترین چیزهای مربوط به وبلاگ تا بالاترین مسایلش رو آموزش میدن. ولی از همه مهمتر آشنا شدن وبلاگنویس های مشهدی و خراسانی با هم و تبادل فکر و اندیشه است. خلاصه اینکه سعی کنین به هیچ وجه این نمایشگاه رو از دست ندین. شاید این بزرگترین همایش وبلاگ نویسهای ایرانی باشه و شاید آخرین همایش با این عظمت که در مشهد برگزار میشه. (البته به شرطی که مسولین نمایشگاه غرفه های ما رو حراج نکنن. چون اون اول قرار بود یه سالن باشه ولی از بس هی ازش کم کردن و کوچیک کردن، فعلا ده تا غرفه مونده!)
از نهم آذرماه، نمایشگاه بین المللی مشهد، سالن فردوسی. برای کسب اطلاعات بیشتر هم به مشهدیها دات کام مراجعه کنین.
***
مدتهاست چند تا مطلب جالب در مورد حضرت ابراهیم (علیه السلام) گیر آوردم ولی وقت نشده بود بنویسم، از این نوشته هردفعه یکی دوتاش رو میگم. جالبه:
* تا زمان ابراهیم (علیه السلام) موی سفید در انسان به هم نمی رسید. اسحاق [فرزند ابراهیم] آن قدر شبیه ابراهیم بود که مردم پسر و پدر را از هم امتیاز نمی دادند. ابراهیم (علیه السلام) عرض کرد: «پروردگارا، موی ریش مرا سفید کن تا میان من و اسحاق امتیاز باشد» اول کسی که ریشش سفید شد او بود. (مجمع النورین- ملا اسماعیل سبزواری)
* حضرت ابراهیم (علیه السلام) اولین کسی بود که تنبان به پا کرد. حق تعالی وحی فرمود به حضرت ابراهیم (علیه السلام) که «زمین به من شکایت می کند از دیدن عورت تو، پس میان عورت خود و زمین حجابی قرار ده.» پس زیرجامه تا زانو به عمل آورد و پوشید. (حلیة المتقین- محمد باقر مجلسی)
* حضرت ابراهیم (علیه السلام) اولین کسی بود در عالم که ختنه کرد. [در سن صد و بیست سالگی] در صحرا بود که جبرئیل آمد عرض کرد: «ابراهیم! خداوندمی فرماید باید ختنه کنی» دلاکی نبود، تیغ دلاکی هم همراه نداشت. دید تا بخواهد به شهر برود طول می کشد و امر خدا تاخیر می افتد، تاخیر در امر خدا را جایز ندانست، تیشه ای داشت با خودش که درختی چیزی قطع بکند، دید طول می کشد با همان تیشه پوست ختنه گاه را قطع کرد. (جامع النورین- ملا اسماعیل سبزواری)
- نعوذ بالله، تصور کنین که ماشالاه ایشون چی بودن که در صد و بیست سالگی با تیشه ختنه کردن! بیخود نبوده که زمین از دیدنش خجالت می کشیده!
***
یه طرحی دارم که به قابل اجرا شدن هرچه سریعتر طرح ساماندهی لباس ملی خیلی کمک می کنه. امیدورام مسولین هم خوششون بیاد. بهتره لباس ملی اینجوری تعریف بشه:
کفش خاکستری بندی (ترجیحا ساخت کارخانه کفش ملی)
جوراب شیشه ای آبی (از اون جوراب های چینی)
شلوار سورمه ای با دو پلیسه بر روی هرکدام از پاچه ها و دو ساسون روی باسن.
کمربند قهوه ای
پیرهن سفید
پولیور یا جلیقه سبز تیره (ترجیحا یقه هفت)
کاپشن بهاره کرم رنگ (ترجیحا به جای جنس کره ای، ساخت ایران باشد)
و از همه مهمتر یک چفیه به عنوان شال گردن

(بعد از اینکه این رو نوشتم، دیدم ممکنه این مطلب کمک زیادی بکنه به «سیخ شدن لنگ های بنده» و چون اکسیر هیچ مطلبی رو که نوشته پاک نمی کنه، ترجیح دادم که روش خط بکشم!)
دقت کردین سران فلسطین و عراق که مخترع و معدن چفیه هستن، خودشون کراوات می زنن ولی ما...!
***
یکی از دوستام پارسال ازدواج کرد و امسال بچه دار شده! با بچه ها موندیم که این آقا که اون زمان اونقدر ادعای باکلاسی داشت چرا اینجور جوادبازی درآورده و مثل دهاتی ها فقط نه ماه بی بچه مونده!
***
یکی از جوایز خیلی خوب بانک ها و مخصوصا بانک مسکن، «پرداخت تسهیلات به متقاضیان» است که در زبان عامیانه بهش می گن «وام». یعنی یه بنده خدایی که به هوای برنده شدن خونه یا ماشین و یا... و یا حتا به قصد رضای خدا حساب قرض الحسنه توی این بانکها باز می کنه، یه دفعه می بینه که برنده وام شده و باید تا آخر عمر مثلا قسط دوازده میلیون تومن وامش رو که به زور برنده شده، بده! من که ناخودآگاه یاد «دون پاشیدن» برای شکار پرنده ها می افتم!
***
مطلب وبلاگ راز رو در مورد فرق بین «کاذب» و «کذاب» بخونین! جالبه.
***
خوش به حال آقای آصفی. فکر کنم تنها کسی باشه که هنوز از دولت خاتمی سرکار مونده. بعد از اینکه تمام مدیران کشور حتا مدیرهای رده چندم هم با آمدن دولت جدید عوض شدن، مجلس می خواد طرحی رو بده به نام «تفکیک مدیریت سیاسی از امور اداره کشور» که دولت ها رو مجبور می کنه بعد از روی کار آمدن، مدیران کشور رو عوض نکنن. یعنی درصورت تصویب این طرح، همین دولتی که الان نصب شده، به هیچ وجه عزل نشه!
***
این تاکسی تلفنی هم دنبال چندتا راننده متاهل و «متئهد» می گرده! اگر شما فهمیدین که متئهد چه جور جونوریه، بهش مراجعه کنین!

همینا دیگه. التماس دعا. به امید دیدار مشهدی ها در نمایشگاه.

 

لینکستان .::. .::. Admin .::. 12:58 AM