سلام. مشتاق دیدار! وای... یعنی یک ماه شده که من ننوشتم؟ خیلی عجیبه، دیگه داشت بغضم می ترکید...
دوست داشتم عید غدیر رو به موقع تبریک بگم و از سیدها و بی بی های دوست اکسیر عیدی بگیرم، ولی حیف از دست دادمش. حالا تبریک می گم.
من هم خیلی وقته از مسافرت برگشتم ولی به خاطر یه مساله ی خیلی خیلی جدی، دستم بند بود و اصلا نمی تونستم چیزی بنویسم. معذرت می خوام از اونهایی که منتظر بودن و تبریک می گم به اونهایی که از برگشتنم ناراحت شدن! و ممنون از همه اونهایی که ابراز دلتنگی کردن برای اراجیف و اباطیل و لاطئلات اکسیر!
***
قبل از هر چیز یه تشکر جانانه از حاجاقای ابطحی به خاطر اون لطف بسیار بسیار بزرگی که در حق من کردن و قراره ایشالا باز هم بکنن. مرسی حاجاقا!
***
عجب حالی میده با کارت خبرنگاری بری سینماهای جشنواره! (امسال چند تا از فیلم های جشنواره فجر همزمان در مشهد هم اکران شد) اول بری یه فیلم، تا تموم شد زرتی بری یکی دیگه، تا اون تموم شد فرتی بری یکی دیگه، همه اش هم مفت و مجانی!
توصیه اخلاقی: «ستاره ها» و «چهارشنبه سوری» رو به هیچ قیمتی از دست ندین. مخصوصا «ستاره شد» که توش استاد عزت الله انتظامی، آقای بازیگر تاریخ سینمای ایران، فقط با چشم هاش بازی می کنه... خدا رو شکر که هنوز داریمش.
ولی «هوو» و «باغ فردوس» رو بیخیال بشین. بقیه رو هم هنوز ندیدم.
***
آهان، این هم باید بگم که اون عکس قبض موبایل فقط همین جوری گذاشته بودمش تا ببینین. نه قصد کل کل داشتم، نه کلاس گذاشتن، نه رو کم کنی و نه... دم همه اونهایی که صد برابر من SMS بازی می کنن گرم. ایول به اونایی که قبضشون صد برابر من گرون تر می شه و...! ما کوچیک همه هستیم. (یه نگاهی به کامنت های مطلب قبل بندازین. انگار مسابقه بوده که همه ما رو کوبوندن!)
***
یه ایول بیات شده هم به پرسپولیس به خاطر اون بازی معرکه که جلوی بایرن مونیخ نشون داد. حقا که قرمز هستم و تا ابد هم قرمز می مونم!
***
خیلی ممنون از هیات دولت که به فکرش نرسید تا پنجشنبه ۲۲ دی رو تعطیل کنه و مردم همه ایران و مخصوصا دانش آموزان رو به هچل انداخت!
***
اون سفری که رفتم یه سفرنامه بلند و بالا داره که اگه وقت کردم و حوصله تایپ داشتم، می ذارم اینجا. تازه اون که چیزی نیست، بعد از اون سفر، همون میزبان من هم اومد مشهد و کلی ما رو ذوق زده کرد! (فعلا حس کنجکاوی تون رو قلقلک می دم تا به موقع یه افشاگری توپ انجام بدم!)
ممنون از دخترک که تو اون سفر یه نظر دیدمش و با خواهرش اومدن دیدنم و کلی خرج رو دستم گذاشتن! سه تا پیتزا شد دوازده هزار تومن!!!
***
ممنون از رییس جمهور با «قدرت بدنی بالا» که در چله زمستان و زیر برف هم هنوز کاپشن بهاره می پوشه! دمش گرم.
***
در باغ شهادت باز، باز است...
«هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران»!
***
یادتونه چند سال پیش که آمریکا می گفت به عراق حمله می کنیم. انگلیس می گفت نه، نمی کنیم. بعد انگلیس می گفت می کنیم، آمریکا می گفت نمی کنیم. و آخرش هم عراق با خاک یکسان شد و مردمش بیچاره، رها شدن به امون خدا. حالا مقایسه کنین با شرایط فعلی ایران... خدا فقط باید بهمون رحم کنه...
اون از وضع اقتصاد مملکت که فلج شده و داره مردم رو فلج می کنه، این هم از وضعیت سیاست...
***
توجه مهم: رای منفی یادتون نره!
***
لینکستان هم در عرض امروز و فردا با یه خروار (واقعا یک خروار!) به روز میشه، از دست ندینش.
***
وای... چه عکسی از این قشنگ تر می تونستم تقدیم کنم بهتون؟ بعد از مدتها... امیدوارم شما هم مثل من خوشتون بیاد ازش:

***
فعلا همین بسه. ولی قول می دم این دفعه خیلی زود برگرم و حرف های نگفته رو بگم. خوش باشین. التماس دعا