::‌اکسير::‌Exir::اکسیر::

Exir Weblog :: وبلاگ اکسیر ::

Friday, July 14, 2006

سلام. حالتون چطوره؟ به خدا خیلی دلم تنگ شده بود ولی گرفتاری اجازه نمی داد که حتا دو خط بنویسم. الان هم یه فرصت دزدیم و دارم می نویسم!
تولد حضرت زهرا (علیها السلام)، روز زن و مادر رو به همه خانومها تبریک می گم. مخصوصا خانوم گل خودم، کیمیا خانوم. (آگهی میان برنامه: دوره های فشرده آموزش زن ذلیلی زیر نظر کارشناس خبره این وبلاگ برگزار می گردد!) امیدوارم که از برکات این روز عزیز به خوبی برخوردادر بشن (مخصوصا سرویس طلا، ماشین ظرفشویی، لباس مجلسی و...!)
تا پارسال کادوی این روز رو که برای مامانم تهیه می کردیم چیزی در حد یه روسری یا فوقش یه ظرف کریستال بود و بس، ولی خدا امسال رو به خیر کنه که چه جوری باید سر و ته قضیه رو برای خانوم خودم، هم بیارم!
***
دفعه پیش نمی دونم چی شده بود که شهرام و بهرام برام فرق نمی کرد، برای همین هم داریوش فرضیایی رو شهرام فرضیایی نوشته بودم! البته می خواستم ببینم کی حواسش جمع بوده! در ضمن بنده به ایشون خیلی زیاد ارادت دارم. این رو گفتم چون دیدم داره سو برداشت میشه از نوشته های من.
***
لینکستان به روز شد. با بیش از دویست لینک جدید. ممکنه مطلب بعضی از لینک ها قدیمی باشه ولی به یک بار دیدنشون می ارزه. حتما به لینکستان سر بزنین که دست خالی برنمی گردین.
***
يه هوست و دومين از سايت جابلاگی برنده شدم! نمی دونم چه طور و چرا ولی خیلی خوشحالم. به زودی خبر مفصلش رو می دم. ممنون از مدیران این سایت.
***
داداشم رفت سربازی. قبل از اینکه دفترچه بگیره خیلی بهش و به همه خانواده گفتم که نرو و نذارین بره، ولی تصمیم داشت که حتما بره. وقتی دیدم خودش می خواد، چیزی نگفتم. خوشبختانه افتاد سپاه. (می گم خوشبختانه چون راحت ترین سربازی، تو سپاهه!) الان هم تو کرمانشاه داره می خوره و می خوابه!
همون روز هم احسان اعزام شد. فکر کنم افتاد نیروی انتظامی. تا لحظه سوار شدن به اتوبوس هم دست از SMS بازی برنداشته بود، آخرش هم موبایل رو با خودش برد سربازی!
***
متاسفم که برزیل حذف شد (با اون بازی های مزخرف حقش بود ولی دلم بیشتر برای طرفدارهاش سوخت. چون جیگرترین طرفدارهای فوتبال تو دنیا، مال برزیلی ها هستن! کافیه یه سرچ کوچیک با این دو کلمه بکنین: brazil + fan). خوشحالم که ایتالیا قهرمان جهان شد (چون من از قدیم طرفدار پر و پا قرص دخترهای خوشگل ایتالیایی بودم و هستم!) و اصلا برام اهمیتی نداره که ایران با اون افتضاح برگشت ایران.
نمی دونم چرا نمی خواهیم قبول کنیم که ما تو فوتبال هیچ حرفی برای گفتن نداریم. از بس دست به سر و گوش این فوتبالیست های گنده دماغ، مغرور، بی جنبه، بی غیرت، بی احساس، خودخواه و... کشیدیم، حالا داریم کشتی که ورزش اول کشورمون بود رو هم از دست می دیم. اون از علی دایی که گند زد به خودش و افتخاراتش و احساسات مردم، اون از علی کریمی که اونقدر ترسو بازی می کرد، اون از هاشمیان که انگار نه انگار تو تیم ملی بازی می کنه، اون از مهدوی کیا که یه ذره غیرت و همیت نشون نداد و اون از میرزاپور که... (در مورد این بشر چیزی نگم بهتره، داغ دلم تازه میشه!) باز صد رحمت به اون بیگانه های تیم که با جون و دل و با غیرت و احساس مسولیت برای تیم ملی بازی کردن، تیموریان و زندی!
هرچند بزرگترین خیانت رو به فوتبال و هفتاد میلیون ایرانی در درجه اول دادکان کرد که برانکو رو گذاشت سرمربی تیم و بعدش هم اون برانکوی گور به گور شده ی بزدل و بی دانش...
***
حالا این رو کجای دلم بذارم: «علیرضا واحدی نیکبخت به پرسپولیس پیوست»؟! یا باید قید پرسپولیس رو بزنم یا باید یه جوری با این همشهری جیگر که... کنار بیام!
در بی غیرتی بازیکنان حال حاضر ایران همین بس که نیکبخت بعد از سالها بیاد پرسپولیس و علی انصاریان با ۹۰ تا بخیه که به خاطر پرسپولیس خورده، رفت استقلال! چه می کنه این پول...
***
بهمن ماه سال هشتاد و چهار (۶ ماه پیش) تیرآهن ۱۸ رو می خریدیم ۹۰ هزار تومن. الان می خریم ۱۸۰ هزار تومن. دولت واردات رو آزاد کرد، شده ۱۶۵ هزار تومن!
سکه بود ۷۰ هزار تومن، یهو شد ۲۱۰ هزار تومن بعد دولت کمک کرد(!) شد ۱۴۰ هزار تومن!
تعرفه واردات موبایل از ۴ درصد شد ۶۰ درصد برای کمک به تولیدات داخلی. سر و صدا شد، می خوان بکنن ۲۰ درصد! در صورتیکه تنها سازنده موبایل در ایران صاایران بود که مدیر عاملش اعلام کرد چون صرفه نداشته خط تولید موبایل رو قطع کردیم و الان فقط حایر داره موبایل می زنه که اون هم تولیدات چین رو مونتاژ می کنه!
دستمزد کارگرها رو کردن ۱۸۰ هزار تومن، دیدن نصف کارگرهای ایران دارن اخراج می شن دوباره گفتن توافقی باشه!
بنزین داره سهمیه بندی و گرون میشه که دیدن نمی تونن و معلوم نیست چه بلایی سرش میارن، شواراها داره از بین می ره، به گفته رییس جمهور ۵ سال آینده رو باید «ریاضت بکشیم» تا اوضاع رو به راه بشه. می گن چیزی گرون نشده. می گن گرانی ها ساخته و پرداخته مطبوعاته، می گن چوب لای چرخ دولت می ذارن...
یادتونه زمان خاتمی ستون تلفن های مردمی روزنامه ها ی راستی رو که می خوندیم فقط از گسترش بی بند و باری تو جامعه بد می گفتن و اعتراض می کردن. حالا یه نگاهی به همه روزنامه ها بندازین (به جز کیهان) گرونی داره کمر مردم رو می شکنه. صدای خرد شدن گرده های مردم زیر بار مشکلات اقتصادی داره میاد. پولدارها روز به روز پولدارتر و بی پولها روز به روز فقیرتر می شن. قرار بود نفت بیاد سر سفره ها ولی در سالگرد انتخاب دولت جدید اعلام کردن که «من همچین حرفی در دوران انتخابات نزدم، مطبوعات گفتن و من هم تکذیب نکردم»!!!
انرژی هسته ای تو این کمتر از یک سالی که دولت جدید اومده سرکار درست شد؟! یا هاشمی رفسنجانی با پول خرج کردن و خاتمی با پنبه سر بردین هاش حواس دنیال رو پرت کرد و این کار رو به سرانجام رسوندن؟ بعد که دولت جدید اومد تو بوغ و کرنا کردن که ما به چرخه تولید انرژی هسته ای دست پیدا کردیم و همه دنیا رو سر سیخ کردن؟!
صبر کنین... هنوز «ریاضت» ها مونده... به قول اون ضرب المثل «هنوز سر بزرگش زیر لحاف ملاست...»!
دلمون خوشه که عماد افروغ و سعید ابوطالب شدن نمایندگان «اصلاح طلب»!!! (اگر فقط یک مرد تو مجلس مونده باشه، همین اکبر اعلمی است که با دل و جرات حرفش رو می زنه و از هیچ چیز نمی ترسه)
***
شنیدین مرتضی حیدری، مجری بخش گفتگوی خبری اخبار ده و نیم کانال دو رو به جرم اینکه یکی از سرشاخه های گلدکوئست بوده، دستگیر کردن؟!
***
خیلی داغ کردم! یه عکس ببینین تا من آروم بشم، الان بر می گردم.
برای بار آخر که داداشم رفت حرم امام رضا (علیه السلام) تا از ایشون خداحافظی کنه، این عکس رو گرفتم. ساعت ۱۲ نصفه شب و حرم همچنان شلوغ. ولی شب حال دیگه ای داره حرم... تقدیم به همه اونهایی که دلشون برای این حال و هوا پر می کشه...
حرم امام رضا
***
همیشه برام سوال بود که چه طوری بازیکنان فوتبال بی دست فین می کنن و تف هاشون رو مثل گلوله پرتاب می کنن! ولی وقتی تو بازی فرانسه و برزیل دیدم که زیدان تف کرد ولی ریخت رو لب و لوچه و چونه و لباسش فهمیدم که همیشه نمی تونن تف هاشون رو «پرتاب کنن»!
راستی یه چیز دیگه هم برام سواله: چرا تو والیبال وقتی یه بازیکنی از حریف امتیاز می گیره، همه میان می زنن به قنبلش؟!
***
دقت کردین که نوشتن اسم بازیگرهای سریال پرستاران بر اساس حروف الفباست؟! به جز تری (جورجی پارکر که من قربونش برم!) حیف که دوبلورش رو عوض کردن.
***
اومدن نیکبخت به پرسپولیس از یه طرف، شروع شدن کوله پشتی با اجرای فرزاد حسنی از یه طرف! من چه جوری اینهمه فشار روحی و روانی رو تحمل کنم؟ هر آدمی یه ظرفیتی داره به خدا...! خدا وکیلی از این نوشته به بعد، تا وقتی کوله پشتی پخش میشه، تو هر نوشته اکسیر، یه بد و بیراهی به این پسره ی قرطی (فرزاد حسنی) می گم. شرمنده اگه بهتون برمیخوره، ناراحت می شین یا... دست خودم نیست، چشم دیدین آدم های بی ادب و پررو و قیح رو ندارم!
***
طفلک داداشم نیست که از صبح تا شب تو خونه و ماشین و از شب تا صبح تو هدفونش، صدای «ابی» (قربونش برم) پخش بشه! چی می کشه داداشم بدون ابی...؟!
***
توجه کردین تا قبل از اینکه زین الدین زیدان اعلام کنه که ماتراتزی زن و خواهر و مادرش رو جنبونده، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس در نامه ای از این حرکت «زیبای» آقای زیدان که برای دفای از «اسلام» انجام شده، تشکر کرد و روزنامه جمهوری اسلامی به رییس صدا و سیما دستور داد تا «برای جبران گفته های عادل فردوسی پور در تخریب چهره ارزشی زیدان، برنامه ای رو برای تقدیر از این مسلمان نمونه تدارک ببینن». چقدر قیافه ی این جور افراد بعد از اینکه زیدان خبر از فحش های خار-مادر ماتراتزی داده، دیدنی بوده!
***
تو رو خدا نیاین مشهد. اینجا اشباع شده. خرابی و کنده پاره های شهر از یه طرف، حجم مسافر از یه طرف، گرما و بی آبی از طرف دیگه داره بیچاره مون می کنه. صبر کنین تو پاییز بیاین تا هم ما بتونیم درست و حسابی ازتون پذیرایی کنیم و هم به خودتون سخت نگذره.
***
مرگ آمد و خواست جانِ آسوده ی من
تا بستاند کاسته و افزوده ی من
در کارِطرب کرده بُدم بود و نبود
او برد همین قالب فرسوده ی من...
مهدی اخوان ثالث (م.امید) تنها و غریب، در گوشه ای از باغ فردوسی (آرامگاه حکیم سخن توس) آرمیده. روانش شاد...
مهدی اخوان ثالث (م.امید)
خوش باشین و سعی کنین خوب باشین! التماس دعا

 

لینکستان .::. .::. Admin .::. 3:51 PM