::‌اکسير::‌Exir::اکسیر::

Exir Weblog :: وبلاگ اکسیر ::

Friday, August 11, 2006

سلام. بعد از ده روز، با کیمیا اومدم تا یه سری به نت بزنم. سرعت که افتضاح بود ولی چند تا از بچه ها رو باز کردم (منظورم وبلاگشونه!)، بدجوری هوس کردم بنویسم. پس نوشته ی این دفعه از رو «دله»، نه از «رودل»!
***
تولد امیر المومنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) و روز پدر به همه ی پدرها و مردهای ایران مبارک. ببینم امسال برای اولین بار تو این روز چه کادویی گیرم میاد!
این هم یه حدیث قدسی به مناسبت این روز:
خداوند خطاب به پیامبر می فرماید:
یا محمد! پیش از آن که آسمان ها و زمین و عرش و بحر را بیافرینم، تو و علی را به گونه ی نور آفریدم بی آن که بدنی در میان باشد، در آن هنگام پیوسته مرا تهلیل و تمجید می گفتی. آن گاه روح شما را به هم پیوند زدم و شما را یگانه کردم و پیوسته مرا تسبیح و تقدیس می کردید. سپس آن روح را دو بخش کردم و آن گاه هریک را دو بخش کردم. چهار روح پدید آمد: یکی محمد و یکی علی و دیگر حسن و حسین.
***
می گن شب جمعه سه چیز خیلی ثواب داره: اول ذکر اهل قبور و مرده ها، سوم وبلاگ نوشتن و وبلاگ خوندن. دومیش رو هم همه می دونن چیه، لازم نیست بگم!
***
فکر کنین ببینیم چه جوری میشه با اینترنت به جنایت های اسراییل در لبنان جواب بدیم. اگر کسی سایتی یا وبلاگی یا بالاخره روشی رو دیده یا به فکر خودش رسیده هرچه زودتر بگه تا به بقیه هم اعلام کنیم. کار ندارم که اصل قضیه چیه و همه این مشکلات زیر سر کیه، چیزی که معلومه اینه که اسراییل داره بدجوری نامردی می کنه. نباید ساکت بشینیم...
***
بعد از چندین ماه توقف، انتشار مجدد مجله مون شروع شد و شماره ی اولش چاپ شد. خیلی خوشحالم. فقط فکر می کنم از بس استقبال ازش زیاد بوده تو هیچ دکه ای چیزی ازش نمونده! یا شاید هم تیراژش...!
***

رفتیم با کیمیا برای خرید لباس عروس و داماد. برای اولین بار مجبور شدم برم از اون بوتیک هایی که ازشون متنفرم و توی ساعت خوش نشون می داد، یه مرد «اوا خواهر» و یه زن که همه اش قربون و صدقه آدم میشن و هی می گن عزیزم، عزیزم، دور آدم حلقه می زنن و اونقدر رو مخت کار می کنن که آخر مجبور می شی یه چیزی بخری، اون هم با چه قیمتی! عکس بالا هم یادگاری از اون شبه. اگه گفتین این خانوم جیگر کیه؟... آفرین درست حدس زدین... حیف که مانکنه! به خدا همین لباس عروسی که قراره فقط یه شب استفاده بشه، جزو زاید ترین خریدهای عروسیه که کمر آدم رو می شکنه. ولی قربونش بشم، در عوض برام یه دست کت و شلوار خرید که از لباس خودش گرون تر شد!
***
سه تا کانال تلویزیون دارن جنازه های تکه پاره و خونی لبنانی ها رو نشون می دن. یک کانال یه آهنگ زرنال گذاشته که دل سنگ هم آب میشه. یک کانال دیگه داره شکار غورباقه توسط تمساح رو بررسی می کنه. کانال سه هم که داره نرگس نشون می ده. دل آدم با دیدن پوپک گلدره خدابیامرز که آب میشه هیچ، وقتی می بینی که جنازه مادرش رو هم گرفته بغلش و داره نعره می کشه می خوای سرت رو بکوبی به دیوار. اینا برنامه های تلویزیون ماست در شب تولد امام محمد تقی، جواد الائمه، پسر سرورمون امام رضا (علیهما السلام)! از تلویزیون بیزار می شی و یه سی دی می ذاری که مثلا فیلم کمدی باشه، می بینی «چند می گیری گریه کنی» است که درباره مرگ و میر مرحوم منوچهر نوذری است!
***
تیزر جدید داداش سیا درباره مراسم عروس کشون رو دیدین؟ معرکه است! مخصوصا قر دادن اون یارو که از شیشه ماشین اومده بیرون و قاچ هندوانه روی ماشین عروس!
***
خوبی قانون انتخابات جدید اینه که دیگه هیچ کس به جز آقای احمدی نژاد نمی تونه تو این مملکت رییس جمهور بشه و ما هم لازم نیست چهار سال یک بار خودمون رو برای انتخاب کاندیدای مورد نظرمون به آب و آتیش بزنیم!
***
طفلک پارسال دماغ این آقای فرزاد حسنی بعد از عمل شبیه نوک گنجشک شده بود ولی امسال گوشت آورده و شبیه یه چیز دیگه شده! ولی خدایی ابروهاش رو خوب برمی داره!
پارسال تو یه برنامه اش داشت به دخترهایی عیب می گرفت که روی دندونشون نگین می چسبونن و می گفت این کارهای جلف چیه. یکی نیست بهش بگه اگه دخترا رو دندونشون نگین می زنن، وقتی دهانشون بسته است دیده نمیشه و خیلی طبیعی می شن ولی تو چی می گی که هم زدی فاتحه ی دماغت رو خوندی، هم ابروهاتو کم مونده تتو کنی، هم یک خروار کرم پودر و رژلب و پنکک و... می زنی به سر و صورتت... خجالت نمی کشی؟ مثلا مردی تو؟ با اون ادا و اطواری که می ریزی و دلبری می کنی...!
***
اين قضيه رو هم بابای فاطمه برام فرستاده. خبرش رو بخونين. مثل هميشه درمورد عمو پورنگ و سايت جديدش!
***
من رو الان جو گرفته، احسان (عاشق نرگس) رفت پیش شوکت و حسابی روش رو کم کرد! (آخر جواد شدم، مگه نه؟!)
***

این هم بدون شرح!
خوش باشین و این شب جمعه ای ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنین...

 

لینکستان .::. .::. Admin .::. 1:59 AM