::‌اکسير::‌Exir::اکسیر::

Exir Weblog :: وبلاگ اکسیر ::

Thursday, February 15, 2007

سلام. خوشین؟ ایشالا که خوش باشین همیشه.
ولنتاین رو از دست ندادین؟ گرچه به نظرم نفس عمل، قرطی بازیه، ولی چون وارد فرهنگ ما داره میشه و هنوز کسی براش جایگزین درست نکرده، پس فعلا می چسبیم بهش. (هرچند می گن خارجی ها ولنتاین رو از رو شب یلدای ما کپی کردن ولی چه فایده که دلمون رو به چیزهایی که یه زمانی داشتیم و حالا نداریم خوش کنیم؟!)
***
این هم حدیث قدسی این دفعه مون:
خداوند می فرماید:
ای آدمیزاد! سه چیز با سخاوت تمام به تو بخشیده ام: زشتی هایی از تو پوشانیده ام که اگر کسانت از آن ها خبر یابند جنازه ات را به خاک نمی سپارند، خودم به تو مال داده ام و خودم می خواهم که به من قرضش دهی [منظور قرض الحسنه است]، و پیش از مرگ به تو فرصت داده ام که ثلث مالت را برای آن دنیایت ذخیره کنی و این را هم نمی کنی [منظور وصیت نامه است که مسلمان می تونه قبل از مرگ برای یک سوم مالش وصیت کنه].
***
فهمیدین چرا روزنامه سیاست روز توقیف شد؟ طفلکی ها تو یه مقاله به جای «خلیفه دوم اموی» نوشتن «خلیفه دوم» فلان کار رو کرد. همین! حالا خود سنی ها می گن عیب نداره، مشکل چاپی بوده، ولی اینا می گن نه، بی خود مشکل چاپی بوده!
***
دهه اول محرم شبکه خراسان سریال شب دهم رو پخش کرد. کاری به این نداریم که چه سریال زیبا و استخون داری بود و دیگه به این زودی ها تکرار نمیشه، یه چیزی که خیلی برام جالب بود این بود که طراح گریم سریال باغ مظفر، گریم چهره و حتا لباس های فروغ رو از روی فخر الزمان این سریال کپی کرده بود! حتا اون دستمالی که می گرفت دستش. واقعا خسته نباشن!
***
حیف که جشنواره فیلم فجر امسال دیر به مشهد اومد و نشد که بریم. در مورد اخراجی های ده نمکی نظرتون چیه؟ کسی که تا چند سال پیش سر دسته ی کسانی بود که می زدن و خراب می کردن و می کشتن، حالا شده روشنفکر و منتقد دولت! دوربین گرفته دستش تا بوسیله هنر هفتم ابراز عقیده کنه! خیلی عجیبه برام...
این وبلاگ مسعود ده نمکی، این نامه ای به ایشون، این هم گزارشی از اختتامیه.
***
هر مشهدی در ماه محرم و صفر، یک وظیفه ی بسایر مهم و حیاتی به عهده داره. اون هم اینه که تا جایی که گنجایش داره و حتا بیشتر از ظرفیتش باید «شله مشهدی» بخوره! تازه، بعد از اینکه این دو ماه تموم شد، تمام اهل مشهد میگن: محرم تموم شد و ما یک شکم سیر شله نخوردیم! حتا اگه چند بار به خاطر زیاده روی در شله خوری، زیر سرم بیمارستان رفته باشه!
***
آلبوم جدید رضا صادقی رو از دست ندین. «وایسا دنیا». البته تلفظ اسمش برای مشهدی ها سخته چون به «وایسا» می گن «واستا»! با دو تا آهنگش خیلی حال کردم. یکی خود «وایسا دنیا» یکی هم «سلطان قلب». محشرن. خیلی از صدای غم انگیز و آهنگ و ترانه های با معنی این خواننده خوشم میاد...
***
راستی یک مسابقه بدون جایزه! برای اینکه حوصله تون سر نره این مسابقه رو درست کردم:
تو این صفحه که الان جلوی شما بازه، یک خروار لینک وجود داره، درسته؟ حالا، بین این یک خروار، دو تا لینک مخفی هم وجود داره. یکیش یک کم مخفیه و دیده میشه، ولی یکی دیگه کاملا مخفیه. حالا هرکی این دو تا رو پیدا کنه، که دومیش مهم تره و بهم بگه کجاست و چیه، هیچ جایزه ای گیرش نمیاد ولی معلوم میشه که باهوشه! برای اینکه تقلب نشه، جواب هاتون رو برام میل کنین، به اون آدرسی که اون بغله. اون طرف نه، اون طرف دیگه! آره همون!
***
دهه فجر مبارک بود؟ یادش به خیر بچه که بودم چقدر این ده روز و چند روز قبلش رو دوست داشتم. چون مدرسه ها تق و لق می شد و تلویزیون چاق و لاغر و زباله دان تاریخ نشون می داد! امسال هم تلویزیون خجالت مون داده و چند تا سریال نشون میده. من که هیچ کدوم رو نمی بینم ولی تا اونجایی که دیدم یه چیزی برام خیلی جالب بود. این که ساواکی ها که به قول بعضی ها مخوفترین سازمان جاسوسی دنیا رو داشتن، چرا تو این فیلم ها اینقدر خل و چل و مشنگ هستن؟ یعنی اینا با این مغزشون می تونستن یک مملکت رو اداره کنن؟!
مثل قضیه عراقی ها تو فیلم هاست که همه شون یا خلن یا عربی می رقصن و یا مثل گوسفند میان جلوی گلوله ی سربازهای ایرانی! اگه عراقی ها اینقدر خر بودن، پس چرا جنگ هشت سال طول کشید و این همه شهید دادیم؟!
نمی دونن که ضعیف نشون دادن دشمن، به خودمون ضربه می زنه، نه هب دشمن...
***
امسال صدا و سیما یه گوشه از در آرشیوش رو باز کرده بود و فیلم های مستند جدیدی از زمان انقلاب نشون داد. چیز جالبی که تو این فیلم ها به چشم میاد این بود که تمام کسانی که در تظاهرات شرکت می کردن، عامه مردم بودن. درست مثل کسانی که پارسال رای دادن و رییس جمهور انتخاب کردن. تظاهرات زمان انقلاب تنها جایی بود که روحانی ها (شیخ ها) در صحنه حضور داشتن. بعد از انقلاب خیلی آروم خودشون رو از خط مقدم و صف اول کشیدن کنار...! یه چیز خیلی جالب دیگه هم که امسال تو فیلم های جدید دیده شد این بود که عکس های دست مردم بیشتر آیت الله طالقانی و دکتر شریعتی بود. ولی تلویزیون تا امسال این صحنه ها رو نشون نمی داد. ضرغامی خیلی زیرکانه این کار رو کرد!
***
یه جایی خوندم که جریان اصلی مریضی و و فوت ناصر عبداللهی، به خاطر کتک هایی بوده که از اقوام زن دومش که یه دختر پولدار تهرانی بوده، بوده! وقتی رفته بندرعباس و زن دومش رو ول کرده، خانواده ی دختره هم رفتن و تا جایی که می شده اون مرحوم رو زدن. راست و دروغش گردن اونی که گفته. برای شادی روحش یه فاتحه بخونین.
***
حسنی رو دیدن که چه جوری کم مونده بود بره تو بغل آقای رفسنجانی؟! داشت له له می زد از اشتیاق دیدار! چقدر آدم باید ریاکار و نون به نرخ روز خور باشه!
***
من هم با حرف ورودی ۸۳ موافقم. ما بچسبیم به همین خلیج فارس و مواظب باشیم اسمش عوض نشه، عوض کردن نام دریای عمان پیشکش! مثل جریان خراب کردن مسجد الاقصی به دست اسراییلی هاست که تو ایران اینقدر سر و صدا راه انداختن. شما هوای مملکت خودتون رو داشته باشین، خدا خودش مواظب خونه اش هست. کی از کعبه در برابر سپاه ابرهه مراقبت کرد؟!
***
دو تا فیلم مشتی دیدم که کلی حال کردم. یکی Take the Lead با بازی «آنتونیو باندراس». یه فیلم خانوادگی در پیت ولی سرگرم کننده.
یکی هم کارتون «فصل شکار» Open Season با یک دوبله محشر! این کارتون رو توصیه می کنم حتما دوبله شده اش رو ببینین و کلی بخندین.
***
قضیه کلمه «قنبل» تو متن قبلی یک کمی فکر بعضی ها رو به خودش مشغول کرده! نمی دونم این کلمه مشهدیه یا بقیه هم می گن، به همون چیزهایی که تو عکس به وفور وجود داشت و رو به دوربین ژست گرفته بودن، می گن «قنبل» با تلفظ ghonbol!
***
پاسخ به نامه ها:
نوشا خانوم یه شعر گذاشتن تو وبلاگشون درباره واقعه عاشورا. خیلی قشنگه، حتما یه نگاه بندازین بهش.
مرضیه خانوم، من اسکنر ندارم. اگه یکی برام بفرستی تو اولین فرصت کارت عروسی مون رو اسکن می کنم و می ذارم تو اکسیر! در ضمن، تصمیم دارم که یه مسابقه بذارم و هرکی برنده شد، کتاب جایزه بگیره، خوبه؟ ولی معلوم نیست کی بتونم این کار رو بکنم.
آخ گفتی میثم جان! اینقدر از اون هایی که با زدن ساز مخالف می خوان خودشون رو نشون بدن بدم میاد... ولی از اونهایی که مثل «سیب زمینیِ چشم دار» نسبت به هرچی اطرافشون می گذره، بی احساس و بی مسئولیت هستن بیشتر بدم میاد!
آدم وقتی بهش فحش می دن، بر می گرده و جواب طرف رو می ده، چه برسه به «انتقاد دلسوزانه»! و اما آشنای عزیز که حدود صد خط کامنت نوشتی، جواب همه ی حرفهات حاضره. خواستم اینجا بنویسم دیدم خودش یک مطلب کامل میشه، اگه خواستی یه آدرس میل بده تا در اولین فرصت برات بفرستم.
***
عکس این دفعه هم به مناسب عزاداری این روزها تقدیم میشه. بلوتوث صلواتی! کاملا بدون شرح!

***
خوب، بسه دیگه. خوش باشین و مثل همیشه التماس دعا

 

لینکستان .::. .::. Admin .::. 12:12 PM