::‌اکسير::‌Exir::اکسیر::

Exir Weblog :: وبلاگ اکسیر ::

Tuesday, April 24, 2007

سلام. با این فرض که ایشالا خوبین، می ریم سر اصل مطلب!
یعنی چی آدم فقط وقتی بتونه وبلاگ بنویسه که خانومش روضه رفته باشه؟!
***
اول این مطلب آقای ابطحی رو بخونین که به زبون (لهجه!) مشهدی نوشته! خیلی معرکه شده! کلی حال کردم!
***
واقعا من هنوز تو کف اون غافلگیری رییس جمهور موندم. همون که به نام رافت اسلامی ۱۵ تا اسیر انگلیسی آزاد شدن. ولی نمی دونم اگه مهلت ۴۸ ساعته بلر و نامه پاپ و التماس و درخواست بشار اسد و تلفن زدن های دبیر کل سازمان ملل و ۵ تا گروگان ایرانی در اربیل و... و از همه مهمتر ناوهای جنگی آمریکا تو خلیج فارس نبود، رافت اسلامی چطور خودش رو نشون می داد؟!
البته اون اسرا یا بهتره بگیم مهمانان عزیز انگلیسی هم خیلی جالب جواب مهمون نوازی و بدرقه ی رمانتیک ما رو دادن، روسری دست خانوم فی ترنی رو ببینین! این مطلب آقای ابطحی هم جالبه!
لابد آزادی ۲ جاسوس سوئدی هم نشات گرفته از همون رافت بوده؟!
***
برای اینکه از صورت حساب موبایل تون آگاه بشین، کلمه help رو به شماره ۳۰۰۰۹ اس ام اس کنین تا راهنمایی تون کنه و قبض رو براتون اس ام اس کنه. خیلی جالبه! ممنون از نوشا.
***
معلومه که رضا عطاران مشهدیه! پس چی فکر کردین؟ ایناهاش!
***
خوب شد این فیلم ۳۰۰ ساخته شد تا مسولان مملکت یادشون بیاد که شخصی به نام «کوروش کبیر» هم زمانی در ایران می زیسته! کاملا معلومه که این فیلم با اغراض سیاسی ساخته شده و هدف اصلی اش تحریک و تحقیر ایرانی هاست. تقصیر خودمونه که اینقدر درباره اش حرف زدیم و ناخواسته تبلیغ کردیم که همه دنیا مشتاق شدن تا فیلم رو ببینن. شرط می بندم که تو اسکار امسال چند تا نامزدی و جایزه داشته باشه. از بس داد و بیداد کردیم، یه فیلم تخیلی فانتزی سکسی و پورنو رو تبدیل کردیم به یه فیلم پرفروش جهانی...
***
حالا فهمیدین چرا رحیم مشایی رییس میراث فرهنگی، با اون حرف ها و افتضاحاتی که به بار آورده بود، عوض نشد؟ کی گفت آبگیری سد سیوند ضرری برای میراث فرهنگی نداره؟! این وبلاگ هم توسط مخالفان آبگیری سد سیوند راه اندازی شده.
***
یادتونه از کتاب «آداب بیقراری» نوشته یعقوب یاد علی تعریف کرده بودم؟ حالا ایشون به خاطر چند خط از همون کتاب بازداشت شده و این وبلاگ هم خبرهای مربوط بهش رو دنبال می کنه.
***
شنیدین طاعون اومده تو ایران؟ می گن این بیماری مرموز تو خواف و سراوان استان خراسان همون طاعونه که از جنوب اومده... خدا این یکی رو دیگه به خیر بگذرونه!
***
یه وبلاگ هست که بدجوری با عمو پورنگ چپ افتاده. نویسنده اش از دوستهای پورنگ بوده که بعد از جریاناتی تصمیم گرفته چهره ی واقعی پورنگ رو نشون بده. (به گفته خود نویسنده) وبلاگ خرمگس رو ببینین تا بقیه اش رو بگم. یه وبلاگ دیگه هم هست که به زبان طنز، عمو پورنگ رو نقد می کنه، آنتی دستنوشت.
یکی دیگه هم وبلاگ فاطیما بهار مست، همون دختر کوچولو و بامزه ای که یه زمانی با عمو پورنگ برنامه اجرا می کرد و حالا مستقل شده، این رو هم ببینین، مخصوصا عکس هاش رو که فسقلی انگار مانکنه! (این دفعه نوشته ها ضد پورنگی شد!)
***
در پاسخ به اون خانومی که پرسیده بودن موبایل تو نوشته قبلی مال منه یا نه، عرض کنم که نه خیر، اون موبایل کیمیا خانومه، بنده هنوز همون ۳۶۵۰ رو که ۵ سال پیش خریدم دارم و کلی هم ازش راضی ام! فقط چون فارسی نداره، برای استفاده از GPRS ایرانسل از گوشی کیمیا خانوم استفاده می کنم. (خوب تو کامنت ها می پرسیدین تا جواب بدم، چرا از کس دیگه پرسیدین؟!)
***
نشسته بودم کنار مامانم، یهو گفت اینجا رو نگاه کن، موهات داره سفید میشه... (البته با بغض و چشم های اشک آلود!) هنوز خودم نتونستم ببینم چون موهای بغل سرمه، ولی کیمیا با تفحص بسیاری که انجام داد، فهمیدیم که یه عالمه موی سفید پیدا شده تو سرم... حس عجیبیه... از یه طرف خوشحال شدم که به این مرحله از زندگی رسیدم و دارم خوش تیپ می شم (خوش تیپ تر!)، از یه طرف هم غصه دلم رو گرفت که دارم پیر می شم... حیف نمی تونم خودم تو آینه ببینم تا این شعر رو بخونم: موی سپیدو توی آینه دیدم...!
***
مدتیه وبلاگ آقای مسعود بهنود عوض شده. این آدرس جدیده شه:
http://masoudbehnoud.com
من ایشون رو خیلی زیاد دوست دارم. عاشق نثرشون هستم. یک دلیل عمده برای علاقه ی من به نوشتن، خوندن مطالب ایشون، تو مجله های قدیمی و روزنامه های دوران اصلاحات و گوش دادن به نوار برنامه های رادیویی ایشون بود. دلیل دیگه اش هم خوندن تمام کتاب های جلال آل احمد در دوران راهنمایی بود!
***
گویا استاد شجریان هم با صدا و سیما آشتی کردن؟ تازگی ها چند بار آثار ایشون رو تو رادیو و تلویزیون شنیدم. یه علاقه شدید هم به ایشون دارم. مثل علاقه ای که نوه به پدر بزرگش داره. درست همونجور که عزت الله انتظامی و ابی رو دوست دارم. خدا نکنه اینا به این زودی از بین برن...
***
چه خبر از استاد مصباح یزدی؟ از وقتی به مراد دلشون (آقای احمدی نژاد) رسیدن، دیگه کمتر تو رسانه ها ظاهر می شن!
***
۲۳ فروردین سالگرد عقد ما توسط آقای خاتمی بود. یادش به خیر...
***
طرح مبارزه با بد حجابی شروع شد و عکس های آنچنانی هم همه جا پخش شد! همه ی اینا روببینین!
***
حواستون به این جنگ بین کیهان و اعتماد ملی باشه، داره جالب میشه! ببینیم آخرش کی کم میاره!
***
حالا می رسیم به حدیث قدسی مون:
از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نقل است که فرمود: نخستین چیزی که زن زائو می خورد، باید که رطب باشد، چنان که خدای برترین به مریم دختر عمران امر فرمود که رطب بخورد. خداوند می فرماید: به عزت و جلال و بلندی جایگاهم سوگند، زن زائو که رطب می خورد، نوزادش پسر باشد یا دختر، بردبار خواهد شد.
***
تیریپ عکس های هنری! پاهای کیمیا در طبیعت سبز، کنار یک قوطی! (عین این عکس های خارجی که برنده جایزه می شن ولی خیلی خنکن!)

***
خوش باشین و التماس دعا تا بعد

 

لینکستان .::. .::. Admin .::. 8:32 AM